گم کرده ام
|
|
و را گم کرده ام امروز ... وحالا لحظه هاي من گرفتار سکوتي سرد و سنگينندوچشمانم که تا ديروز به عشقت مي درخشيدندنمي داني چه غمگينندچراغ روشن شب بود... برايم چشم هاي تونمي دانم چه خواهد شدپر از دلشوره ام... بي تاب ودلگيرم کجا ماندي که من بي تو هزاران بار،در هر لحظه مي ميرم...
نظرات شما عزیزان:
|
|
[+]
نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 16:15 |
| |